معرفی کتاب مردی به نام اوه

مردی به نام اوه
مردی به نام اوه
معرفی کتاب مردی به نام اوه

مردی به نام اوه
کسی که از این رمان خوشش نیاید بهتر است هیچ کتابی نخواند.
«اولین چیزی که در مورد این کتاب نظر مخاطب را جلب می کند جمله روی جلد کتاب است. جمله ای از مجله آلمانی اشپیگل»!
کتاب مردی به نام اوه به قلم جذاب فردریک بکمن با نزدیک کردن مرزهای کمدی و تراژدی، زندگی پیر مردی را روایت میکند که پس از مرگ همسرش خود نیز قصد خودکشی دارد تا اینکه با همسایه ایرانی خود روبرو میشود …

برشی ازکتاب:
می گویند وقتی آدم سقوط می کند مغزش سریع تر کار میکند،جوری که
می تواند در کسری از ثانیه به هزار چیزی فکر کند.
از وقتی “اوه”چهار پایه را از زیر پایش کنار زد تا لحظه ای که سقوط کرد و با یک صدای وحشتناک کف زمین ولو شد،توانست به خیلی چیزها فکر کند.
حالا بی دفاع به پشت دراز کشیده و مدت مدیدی به قلابش نگاه می کند که مانند صخره ای که در مقابل امواج سهمگین مقاومت می کند،به سقف چسبیده است.
سپس با انزجار به طنابی نگاه میکند که از وسط دو نیم شده است.
با خودش فکر میکند عجب جامعه ای!
اینها حتی نمی توانند یک طناب درست و حسابی تولید کنند.
درحالی که سعی می کند پایش را از هم باز کند،بی صدا لعنت می فرستد.
چطور ممکن است که تولید طناب تا این حد با شکست مواجه شود،چه طور؟!
با خودش فکر می کند این هم نمونه بارز اینکه آدم نمی تواند جان خودش را به صورت محترمانه بگیرد..!

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

پشتیبانی انلاین
مکالمه را شروع کنید
سلام! برای چت در WhatsApp پرسنل پشتیبانی که میخواهید با او صحبت کنید را انتخاب کنید