معرفی کتاب چهار میثاق

چهار میثاق
کتاب چهار میثاق
معرفی کتاب چهار میثاق

کتاب چهار میثاق
هنگامی که دانست حقیقت چیست به انسان های اطرافش نگریست، به طبیعت نگریست و از آنچه می دید به حیرت افتاد و خود را در همه چیز دید.
در همه ی موجودات بشری، در همه ی حیوانات، در همه ی درختان، در آب، باران، ابرها و زمین.
او لحظاتی چند همه چیز را فهمید خیلی هیجان زده، سپس قلبش از آرامش سرشار شد.

به سختی می توانست صبر کند تا آنچه را کشف کرده با دیگران در میان بگذارد اما برای توضیح دادن کلماتی وجود نداشت.
او کوشید تا به دیگران بگوید اما آنها نمی توانستند بفهمند که چیز بسیار زیبایی در نگاهش می درخشد و در صدایش موج می زند.

او کشف کرد که آینه ای برای باقی مردمان است، آینه ای که می توانست در آن خود راببیند.
به خود گفت: همه آینه هستند، او خود را در همه می دید اما دیگران او را مانند خود نمی دیدند.
آنگاه دریافت که همه در رؤیا هستند اما بدون آگاهی، بدون آنکه بدانند واقعا چه کسی هستند.

آنها نمی توانستند او را مانند خود ببینند زیرا دیواری از دود یا مه غلیظ بین آینه ها وجود داشت و این دیوار از تفسیر تصاویر نور یعنی از تفسیر رؤیای آدمیان به وجود آمده است.

او تصمیم گرفت خود را آینه ی دودی بنامد تا همیشه به یاد آورد که ماده یک آینه است و دود بین آینه ها آن چیزی است که نمی گذارد بدانیم چه کسی هستیم.
او گفت: من آینه ی دودی هستم چون در همه ی شما به خویشتن نگریسته ام. پس اگر نمی توانیم خود را در دیگران باز شناسیم به دلیل وجود دود بین آینه هاست.
این دود، رؤیاست و آینه شما هستید، کسی که رؤیا می بیند.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

پشتیبانی انلاین
مکالمه را شروع کنید
سلام! برای چت در WhatsApp پرسنل پشتیبانی که میخواهید با او صحبت کنید را انتخاب کنید